در ابتدا قبل از اینکه این مقاله را مطالعه کنید، اگر در حال یادگیری فارکس هستید و نیاز به یک آموزش کامل دارید، توصیه میکنیم وارد صفحه آموزش فارکس شوید.
سوئینگ تریدینگ چیست؟
سوینگ تریدینگ به معنای شکار روند است، یعنی کاملاً برخلاف اسکلپینگ که سعی داشت تا نوسانات جزئی بازار را شکار کند، در سوئینگ تریدینگ کاربران قصد دارند تا روندهای بلندمدت و مسیرهای اصلی یک دارایی را بگیرند. معمولاً معاملات سوینگ شامل حد سودهای بالای ۲۰ پیپ و همچنین حد ضررهای بزرگتری نیز میشود. بنابراین زمانی که میخواهید یک روند اصلی را بگیرید و تحلیل شما بر مبنای شکار حرکتی حداقل ۲۰ پیپ تا حرکت روزانه است، در حال سوئینگ کردن هستند.
نکات کاربردی سوئینگ تریدینگ
اگر میخواهید از روش سوئینگ تریدینگ استفاده کنید، ابتدا باید ببینید که آمادگی روانی این کار را دارید یا خیر. سوئینگ تریدینگ معمولاً شامل تحلیلهای ترکیبی از فاندامنتال و تکنیکال است. تریدرهایی که معاملات بلند باز میکنند، عموماً وقت زیادی را مشغول تحلیل نماد معاملاتی هستند و معمولاً از تایم فریم های ۱۵ و ۳۰ دقیقه به بالا استفاده میکنند. این افراد ممکن است در طول یک روز یا چند روز متوالی هیچ موقعیت معاملاتی نداشته باشند و همچنین ممکن است پوزیشنی که باز میکنند چند روز به طول بیانجامد. همانطور که ملاحظه میکنید تمامی ویژگیهای سوئینگ تریدینگ کاملاً مخالف با اسکلپینگ است. البته برخی از تریدرها دی تریدینگ و سوئینگ تریدینگ را بابت شباهت زیادی که به هم دارند اشتباه میگیرند که در این مطلب با یک مقایسه و بررسی ساده آنها را از هم تفکیک خواهیم کرد.
تفاوت دی تریدینگ و سوئینگ تریدینگ
تمایز بین معاملات سوئینگ و معاملات روزانه معمولاً در زمان نگهداری موقعیتها است. معاملات سوئینگ اغلب شامل باز بودن بیش از یک روز میشود، در حالی که معاملهگران روزانه موقعیتهای خود را قبل از بسته شدن بازار میبندند. پس انتقال پوزیشنهای معاملاتی دی تریدینگ به یک روز محدود میشوند، در حالی که معاملات سوئینگ از چند روز تا هفته است. همین نگهداری یک شب معاملات دو ریسک را برای معاملهگران سوئینگ به همراه دارد: یک مسئله تحمیل سواپ و دیگری گپ قیمتی است که گاهی بین باز و بسته شدن کندل روزانه رخ میدهد.
مزایا و معایب سوئینگ تریدینگ
حالا که به طور کامل با مسئله سوئینگ تریدینگ و تفاوت آن با روشهای دیگر معاملاتی آشنا شدید، کمی درباره مزایا و معایب آن بدانید:
مزایا سوئینگ تریدینگ
- معاملات سوینگ به زمان کمتری نسبت به معاملات روزانه نیاز دارد، یعنی کمتر نیاز است پشت سیستم بنشینید.
- پتانسیل سوددهی آن بسیار بالاست چون ممکن است بیش از ۱۰۰ تا ۲۰۰ پیپ را در چند روز شکار کنند.
- معاملهگران سوئینگ میتوانند با تکیه بر تحلیل تکنیکال، از نوسانات گیجکننده برای تحلیل خود دور باشند.
معایب سوئینگ تریدینگ
- موقعیتهای معاملاتی سوئینگ در معرض ریسک بازار در شب و آخر هفته قرار دارند.
- تغییر ناگهانی بازار میتواند منجر به زیانهای قابلتوجهی شود.
- معامله گران سوئینگ اغلب روندهای کوتاهمدت را به نفع حرکات بلند بازار از دست میدهند.
- این تریدرها اغلب باید سواپ (بهره شبانه) پرداخت کنند.
- گاهی گپ قیمتی که گاهی بین باز و بسته شدن کندل روزانه رخ میدهد، معاملات سوئینگ را تحت تاثیر قرار میدهد.
استراتژی سوئینگ تریدینگ
معمولاً معاملهگران زمانی که میخواهد سوئینگ تریدینگ کنند، به دنبال استفاده از سیستمها یا حتی اندیکاتورهایی هستند که تحلیلهای بلندمدت برای آنها انجام دهد. مثلاً از میانگینهای متحرک ۱۰۰ و ۲۰۰ استفاده میکنند، یا به دنبال الگوهای هارمونیک هستند که روندهای بزرگ را با آن مشخص میکنند. کاملاً مشخص است که معامله با روشهای سوئینگ زمان تحلیل زیادی به شما میدهد، اما به همان میزان نیز باید در بازار صبور باشید.
همچنین نیاز است که دو مسئله مهم را مدنظرتان داشته باشید. نکته اول درباره تحلیل فاندامنتال است. در معاملات نوسانی بسیاری از حرکات کوچک بازار صرفاً واکنشهایی هستند به قیمت، کف و سقف، احساسات و جنگ بین معاملهگران، اما زمانی که سوئینگ ترید میکنید عموماً در حال شکار روند حرکت اصلی بازار هستید که مبتنی بر ارزش ذاتی نماد است. پس نیاز است که از طریق تحلیل تکنیکال و سنجش شرایط، بتوانید مسیر، روند و قیمتهای احتمالی برای حرکت بعدی یک نماد را حدس بزنید.
نکته دومی که بسیار مهم میباشد، اخبار روزانه است. معاملهگران اسکلپ از معامله در اخبار پرهیز میکنند، اما شما ممکن است یک ترید چند روزه را باز کرده باشید که ناچاراً در این روزها چند خبر مهم منتشر شود، در آن زمانها ممکن است روند بازار به صورت کلی تغییر کند بنابراین مدیریت معاملهای که چند روز باز مانده است بسیار مهم به نظر میرسد. تفاوت کلیدی سوئینگ تریدینگ با دیگر روشهای معاملاتی بر نکات زیر است:
- عدم تمرکز بر یک سشن معاملاتی؛
- محاسبه بهره شبانه؛
- استفاده از اهرمهای پایینتر؛
- استفاده از حد ضرر و سود بزرگتر؛
- حجمهای کوچکتر؛
- در نظر گرفتن اخبار؛
- استفاده از تریلینگ استاپ برای دریافت کامل سود یک روند؛
- ترکیب تحلیل تکنیکال و فاندامنتال.