آموزش معامله فیبوناچی اصلاحی با کندل استیک
در معامله با استراتژی فیبوناچی ریتریسمنت و کندل استیک، باید چشمانداز بلندمدت را در نظر داشت. این روشها معمولاً برای معاملهگران حرفهای و آشنا با بازار مناسب است. اما هر کسی با کمی تلاش و تمرین میتواند به سطح قابل قبولی از درک و کاربرد آنها برسد. در این استراتژی، رسم نمودارهای فیبوناچی بر روی الگوهای کندل استیک اصلی نقش بسزایی دارد. انتخاب نقاط شروع و پایان موجهای اصلی و فرعی و قرار دادن سطوح فیبوناچی بر روی آنها، میتواند به تحلیلگر کمک کند تا نقاط ورود و خروج مناسب را شناسایی کند.
![نحوه استفاده از Fibonacci Retracement با کندل استیک](https://kodambroker.com/wp-content/uploads/2024/04/How-to-use-Fibonacci-Retracement-with-candlesticks.jpg)
در کنار این موارد، عوامل دیگری همچون حجم، روند، اندیکاتورهای نوسانی و… را نیز باید در نظر گرفت تا بتوان با اطمینان بیشتری معاملات را انجام داد. یکی از نکات مهم در استراتژی فیبوناچی اصلاحی با کندل استیک، توجه به الگوهای کندل است. کندلهای بلند و پرنوسان میتوانند نشاندهنده نقاط برگشت مهمی در روند بازار باشند که باید مورد توجه قرار گیرند. همچنین الگوهایی مانند سر و شانه، مثلث، پرچم و غیره نیز میتوانند سرنخهای مفیدی برای شناسایی نقاط ورود و خروج معاملات ارائه دهند.
شناسایی الگوهای برگشتی با کمک Fibonacci ریتریسمنت و کندل استیک
اکنون به یکی از حیاتیترین موضوعات در تحلیل تکنیکال، یعنی شناسایی الگوهای برگشتی با کمک فیبوناچی ریتریسمنت و کندل استیک میپردازیم. این روش، کلید موفقیت بسیاری از معاملهگران حرفهای است. اول از همه، باید بگوییم که فیبوناچی ریتریسمنت یک ابزار قدرتمند برای تشخیص نقاط برگشت در روند بازار است. این ابزار بر اساس اعداد فیبوناچی طراحی شده و معمولاً سطوح ۲۳.۶%، ۳۸.۲%، ۵۰% و ۶۱.۸% را به عنوان نقاط حمایت و مقاومت مهم در نظر میگیرد. حال اگر این سطوح فیبوناچی را در کنار الگوهای کندل استیک قرار دهیم، به طرز وحشتناکی قدرتمند خواهد شد.
![شناسایی الگوهای برگشتی با کمک Fibonacci ریتریسمنت و کندل استیک](https://kodambroker.com/wp-content/uploads/2024/04/Identifying-reversal-patterns-with-the-help-of-Fibonacci-retracement.jpg)
برای مثال اگر در یک روند صعودی، یک الگوی کلاسیک مانند پرچم یا الگو مثلث در تحلیل تکنیکال رسم شود و سپس قیمت به سطوح فیبوناچی برخورد کند، احتمال تشکیل یک نقطه برگشت بسیار زیاد است. در اینجا است که درک الگوهای کندل و ترکیب آنها با فیبوناچی حائز اهمیت میشود. انواع کندلهای ضعیف یا قوی، پرنوسان یا آرام، بلند یا کوتاه همگی میتوانند برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده شوند.
به عنوان مثال، تصور کنید در یک روند صعودی، قیمت به سطح ۶۱.۸% فیبوناچی برخورد میکند و در همان نقطه، یک کندل استیک پرنوسان و بلند شکل میگیرد. این الگو میتواند نشاندهنده قدرت خرید و احتمال تشکیل یک موج صعودی جدید باشد. یا در مقابل، در یک روند نزولی، قیمت به سطح ۳۸.۲% فیبوناچی رسیده و یک کندل کوتاه و ضعیف شکل میگیرد که میتواند سیگنال خروج مناسبی باشد.