اگر میخواهید وارد دنیای ترید شوید، درک مفهوم لانگ و شورت از اساسیترین مفاهیمی است که باید با آن آشنا باشید. مفهوم لانگ و شورت به دو روش اصلی معامله در بازارهای مالی اشاره دارند که به معاملهگران اجازه میدهند هم در شرایط صعودی و هم در شرایط نزولی بازار، فرصت کسب سود داشته باشند. به بیان ساده، مفهوم لانگ و شورت نشاندهنده دو رویکرد متفاوت به معاملات است: خرید با امید افزایش قیمت (لانگ) و فروش با انتظار کاهش قیمت (شورت).
در ادامه این مقاله، به بررسی دقیق مفهوم لانگ و شورت، تفاوتهای آنها و نحوه استفاده صحیح از هر یک خواهیم پرداخت.
مفهوم لانگ و شورت در بازارهای مالی
مفهوم لانگ و شورت در بازارهای مالی
در هر بازار مالی، قیمتها تحت تأثیر تعامل مداوم بین خریداران و فروشندگان تعیین میشوند. مفهوم لانگ و شورت در این بازارها به معنای توانایی معاملهگران برای استفاده از هر دو جهت حرکت قیمت است. در پوزیشن لانگ، معاملهگران که به آنها «گاوها» یا «bulls» نیز گفته میشود، انتظار افزایش قیمت را دارند. در مقابل، در پوزیشن شورت، معاملهگرانی که به «خرسها» یا «bears» معروف هستند، پیشبینی میکنند که قیمت کاهش خواهد یافت.
زمانی که شما اقدام به معامله میکنید، کارگزار یا ارائهدهنده خدمات معاملاتی دو قیمت را به شما نشان میدهد. قیمت خرید که کمی بالاتر از قیمت بازار است و قیمت فروش که اندکی پایینتر از قیمت بازار قرار دارد. تفاوت بین این دو قیمت را «اسپرد» مینامند که در واقع کارمزد کارگزار برای تسهیل معامله است.
عرضه و تقاضا نقش اساسی در تعیین قیمتها و شکلگیری روندهای بازار دارند. در هر لحظه، معمولاً یکی از گروههای خریدار یا فروشنده بر دیگری غلبه دارد و همین امر باعث نوسان قیمتها میشود. وقتی تعداد خریداران بیشتر از فروشندگان باشد، تقاضا برای دارایی افزایش مییابد و در نتیجه قیمت بالا میرود. برعکس، زمانی که فروشندگان غالب هستند، عرضه افزایش یافته و قیمتها کاهش مییابد. این تغییرات مداوم در عرضه و تقاضا، که به آن «نوسان» یا «volatility» گفته میشود، فرصتهای معاملاتی را برای هر دو گروه معاملهگران لانگ و شورت ایجاد میکند.
عرضه و تقاضا
در بازار معاملات، دو نوع شرایط خاص وجود دارد:
بازار فروشنده (Seller’s Market): در این حالت، عرضه محدود است و خریداران زیادی وجود دارند، در نتیجه فروشندگان موقعیت قویتری برای تعیین قیمت دارند.
بازار خریدار (Buyer’s Market): در این شرایط، خریداران قدرت بیشتری دارند و میتوانند برای قیمت بهتر مذاکره کنند، زیرا عرضه بیشتر از تقاضاست.
بازار فروشنده (Seller’s Market): در این حالت، عرضه محدود است و خریداران زیادی وجود دارند، در نتیجه فروشندگان موقعیت قویتری برای تعیین قیمت دارند.
فهرست مطالب
تفاوت معامله گری و سرمایه گذاری در مفهوم لانگ و شورت
درک تفاوت بین معاملهگری و سرمایهگذاری برای فهم عمیقتر مفهوم لانگ و شورت ضروری است. معاملهگری به معنای پیشبینی و سود بردن از حرکات قیمتی است، بدون آنکه لزوماً مالکیت دارایی پایه را در اختیار داشته باشید. در مقابل، سرمایهگذاری به معنای خرید یک دارایی با هدف کسب سود از افزایش ارزش آن در طول زمان است.
برای درک بهتر مفهوم لانگ و شورت، میتوان مثالی از بازار املاک زد. وقتی شما خانهای میخرید، در واقع یک سرمایهگذاری انجام دادهاید و امیدوارید ارزش آن با گذشت زمان افزایش یابد. در این حالت، شما مالک واقعی دارایی هستید و نمیتوانید از کاهش قیمت آن سود ببرید. اما در معاملهگری، شما میتوانید از ابزارهایی مانند قراردادهای CFD استفاده کنید که به شما اجازه میدهند بدون مالکیت واقعی دارایی، از هر دو جهت حرکت قیمت سود کسب کنید.
در سرمایهگذاری سنتی، شما فقط میتوانید پوزیشن لانگ داشته باشید. به عبارت دیگر، تنها گزینه شما خرید دارایی و انتظار برای افزایش قیمت است. اما در معاملهگری، مفهوم لانگ و شورت به شما این امکان را میدهد که:
ریسک پورتفوی خود را با استفاده از استراتژیهای هجینگ مدیریت کنید
معاملهگری با استفاده از مشتقات مالی مانند CFDها انجام میشود که به معاملهگران اجازه میدهد از اهرم استفاده کنند. این بدان معناست که برای باز کردن یک پوزیشن، تنها به بخش کوچکی از ارزش کل معامله به عنوان وجه تضمین نیاز دارید. اگرچه این امر میتواند سود بالقوه را افزایش دهد، اما ریسک زیان را نیز به همان نسبت بالا میبرد.
از سوی دیگر، سرمایهگذاری معمولاً نیازمند سرمایه بیشتری است زیرا باید کل ارزش دارایی را پرداخت کنید. اما در عوض، ریسک شما محدود به مبلغی است که سرمایهگذاری کردهاید و نیازی به نگرانی درباره مارجین کال یا سواپ شبانه نیست.
یکی از مهمترین تفاوتها در افق زمانی است. سرمایهگذاران معمولاً با دید بلندمدت وارد بازار میشوند و ممکن است دارایی خود را برای سالها نگه دارند. در مقابل، معاملهگرانی که از مفهوم لانگ و شورت استفاده میکنند، معمولاً در بازههای زمانی کوتاهتر فعالیت میکنند و ممکن است پوزیشنهای خود را در عرض چند دقیقه، ساعت یا روز تغییر دهند.
نکته مهم دیگر در تفاوت معاملهگری و سرمایهگذاری، میزان فعال بودن در مدیریت پوزیشنهاست. سرمایهگذاران معمولاً رویکرد «خرید و هولد» را دنبال میکنند، در حالی که معاملهگران باید به طور مداوم بازار را زیر نظر داشته باشند و آماده باشند تا در صورت تغییر شرایط، سریعاً از مفهوم لانگ و شورت استفاده کنند.
لانگ و شورت دو اوردر یا پوزیشن معاملاتی هستند که به ترتیب به معنای خرید و فروش میباشند. یعنی زمانی که گفته میشود معامله لانگ به معنای خرید یا همان buy است و زمانی که گفته میشود معامله شورت، به معنای فروش یا Sell است. از این اصطلاحها بیشتر در بازارهای دو طرفه استفاده میشود.
آشنایی با پوزیشن لانگ (Long Position)
پوزیشن لانگ در مفهوم لانگ و شورت به معنای خرید یک دارایی با امید افزایش قیمت آن در آینده است
پوزیشن لانگ در مفهوم لانگ و شورت به معنای خرید یک دارایی با امید افزایش قیمت آن در آینده است. هنگامی که معاملهگر پوزیشن لانگ میگیرد، در واقع دارایی را از بازار خریداری میکند و امیدوار است که بتواند آن را در قیمت بالاتری به بازار بفروشد. به بیان سادهتر، استراتژی پوزیشن لانگ بر اصل «ارزان بخر، گران بفروش» استوار است.
در پوزیشن لانگ سنتی، معاملهگر مالکیت واقعی دارایی را در اختیار میگیرد. برای مثال، اگر معاملهگری 100 سهم تسلا را خریداری کند، میگوییم که او در 100 سهم تسلا پوزیشن لانگ دارد. در این حالت، معاملهگر قیمت کامل سهام را پرداخت کرده و اگر قیمتها افزایش یابد و او سهام را با قیمت بالاتری بفروشد، سود خواهد کرد.
نحوه محاسبه سود و زیان در پوزیشن لانگ نسبتاً ساده است. اگر معاملهگری 5 قرارداد بیت کوین را در قیمت 3919 دلار خریداری کند و قیمت به 3959 دلار افزایش یابد، سود او به این صورت محاسبه میشود:
تعداد قراردادها × میزان تغییر قیمت = سود یا زیان
5 × 40 دلار = 200 دلار سود
در حساب معاملاتی، پوزیشن لانگ به صورت داراییهای موجود نمایش داده میشود. برای مثال، اگر در نفت پوزیشن لانگ بگیرید، این موقعیت در حساب شما به عنوان مالکیت قراردادهای نفت ثبت میشود. البته در معاملات CFD، شما مالکیت فیزیکی دارایی را در اختیار نمیگیرید و تنها روی تغییرات قیمت آن معامله میکنید.
مزایای پوزیشن لانگ شامل موارد زیر است:
ریسک محدود (حداکثر زیان برابر با سرمایه اولیه است)
پتانسیل سود نامحدود (قیمت میتواند تا بینهایت افزایش یابد)
امکان بهرهمندی از سود سهام و سایر مزایای مالکیت در صورت خرید سهام
سادگی درک و اجرای استراتژی
با این حال، پوزیشن لانگ محدودیتها و ریسکهای خاص خود را نیز دارد. یکی از مهمترین ریسکها، امکان کاهش ارزش دارایی است. اگر قیمت دارایی کاهش یابد، معاملهگر متحمل زیان میشود. همچنین در صورت استفاده از اهرم، خطر مارجین کال نیز وجود دارد که میتواند منجر به بسته شدن اجباری پوزیشن شود.
پایش مداوم شرایط بازار و عوامل بنیادی موثر بر قیمت
در بازارهای مشتقه مانند آپشنها، پوزیشن لانگ معنای متفاوتی پیدا میکند. خرید یا نگهداری یک آپشن کال یا پوت، پوزیشن لانگ محسوب میشود، زیرا خریدار حق (نه تعهد) خرید یا فروش دارایی پایه را در قیمت مشخص به دست میآورد. این انعطافپذیری بیشتر در استراتژیهای معاملاتی، یکی از مزایای معاملات آپشن است.
آشنایی با پوزیشن شورت (Short Position)
پوزیشن شورت در مفهوم لانگ و شورت که به آن فروش استقراضی نیز گفته میشود، نقطه مقابل پوزیشن لانگ است
پوزیشن شورت در مفهوم لانگ و شورت که به آن فروش استقراضی نیز گفته میشود، نقطه مقابل پوزیشن لانگ است. در این استراتژی، معاملهگر از کاهش قیمت دارایی سود میبرد. مکانیزم شورت به این صورت است که معاملهگر دارایی را از کارگزار قرض میگیرد، آن را در قیمت فعلی بازار میفروشد و امیدوار است بتواند در آینده همان دارایی را با قیمت پایینتر خریداری کرده و به کارگزار برگرداند.
برای درک بهتر مکانیزم پوزیشن شورت، مثالی میزنیم. فرض کنید سهام شرکت «الف» در حال حاضر 50 دلار معامله میشود و شما پیشبینی میکنید که قیمت آن کاهش خواهد یافت. مراحل انجام معامله شورت به این صورت است:
شما به عنوان وثیقه، مبلغی را نزد کارگزار خود سپرده میکنید
کارگزار 100 سهم از شرکت «الف» را به شما قرض میدهد
این سهام را در قیمت فعلی (50 دلار) میفروشید و 5000 دلار دریافت میکنید
اگر قیمت به 30 دلار کاهش یابد، 100 سهم را با قیمت جدید میخرید (3000 دلار)
سهام را به کارگزار برمیگردانید و 2000 دلار سود میکنید (5000 – 3000 = 2000)
در حساب معاملاتی، پوزیشن شورت به صورت موجودی منفی نمایش داده میشود. برای مثال، اگر 100 سهم تسلا را شورت کرده باشید، در حساب شما تعداد -100 سهم تسلا نمایش داده میشود. همچنین پول حاصل از فروش سهام در حساب شما قرار میگیرد، اما قابل برداشت نیست زیرا باید برای خرید مجدد سهام و بازگرداندن آن به کارگزار استفاده شود.
پوزیشن شورت ویژگیهای منحصر به فردی دارد که باید به آنها توجه داشت:
محدودیت سود: برخلاف پوزیشن لانگ، سود در شورت محدود است زیرا قیمت نمیتواند از صفر پایینتر برود
ریسک نامحدود: زیان در شورت میتواند نامحدود باشد زیرا قیمت میتواند بینهایت افزایش یابد
هزینههای اضافی: معمولاً برای قرض گرفتن سهام باید بهره پرداخت کنید
محدودیتهای قانونی: در برخی بازارها، معاملات شورت با محدودیتهایی مواجه است
یکی از خطرات مهم در پوزیشن شورت، پدیده «شورت اسکوئیز» است. این اتفاق زمانی رخ میدهد که قیمت دارایی به جای کاهش، به شدت افزایش مییابد و معاملهگران شورت مجبور میشوند برای جلوگیری از زیان بیشتر، با عجله پوزیشن خود را ببندند. این خرید اجباری خود باعث افزایش بیشتر قیمت میشود. نمونه معروف این اتفاق در سال 2021 برای سهام GameStop رخ داد که باعث زیان چند میلیارد دلاری معاملهگران شورت شد.
برای مدیریت موفق پوزیشن شورت، رعایت نکات زیر ضروری است:
استفاده حتمی از حد ضرر برای محدود کردن ریسک
بررسی دقیق هزینههای معامله و بهره
اطمینان از در دسترس بودن دارایی برای قرض گرفتن
توجه به شرایط بازار و احتمال شورت اسکوئیز
مدیریت صحیح وثیقه و مارجین
در بازار مشتقات، پوزیشن شورت شکل متفاوتی دارد. فروش یا نوشتن آپشن، یک پوزیشن شورت محسوب میشود زیرا فروشنده متعهد میشود در صورت تمایل خریدار، دارایی پایه را در قیمت توافقی معامله کند.
مقایسه جامع مفهوم لانگ و شورت
از نظر مکانیزم معاملاتی، پوزیشن لانگ بر اساس اصل «ارزان بخر، گران بفروش» عمل میکند
درک تفاوتهای اساسی بین مفهوم لانگ و شورت پیش از شروع معامله ضروری است. این دو استراتژی نه تنها از نظر مکانیزم معاملاتی، بلکه از جنبههای مختلف مانند ریسک، پتانسیل سود و شرایط مورد نیاز بازار با یکدیگر تفاوت دارند.
از نظر مکانیزم معاملاتی، پوزیشن لانگ بر اساس اصل «ارزان بخر، گران بفروش» عمل میکند، در حالی که پوزیشن شورت بر پایه «گران بفروش، ارزان بخر» استوار است. در لانگ، شما ابتدا خرید میکنید و سپس میفروشید، اما در شورت، ابتدا میفروشید و سپس میخرید. این تفاوت در ترتیب عملیات، تأثیر مستقیمی بر ریسک و پتانسیل سود دارد.
ریسک و پتانسیل سود در این دو پوزیشن به شکل متفاوتی توزیع شده است:
پوزیشن لانگ:
حداکثر زیان محدود به سرمایه اولیه است
پتانسیل سود نامحدود است
ریسکپذیری کمتر و درک آسانتر
مناسب برای معاملهگران تازهکار
پوزیشن شورت:
پتانسیل سود محدود به قیمت اولیه فروش است
ریسک زیان نامحدود است
نیاز به تخصص و تجربه بیشتر
هزینههای اضافی مانند بهره استقراض
از نظر شرایط بازار، هر پوزیشن در شرایط خاصی بهترین عملکرد را دارد. پوزیشن لانگ در بازارهای صعودی (Bull Market) مناسبتر است، جایی که روند کلی قیمتها رو به بالاست. در مقابل، پوزیشن شورت در بازارهای نزولی (Bear Market) کارآمدتر است، زمانی که قیمتها روند کاهشی دارند.
الزامات و محدودیتهای قانونی نیز برای این دو پوزیشن متفاوت است. معمولاً برای پوزیشن شورت:
به حساب مارجین یا فیوچرز نیاز دارید
محدودیتهای بیشتری در برخی بازارها وجود دارد
قوانین سختگیرانهتری اعمال میشود
برخی اوراق بهادار قابل شورت نیستند
در حالی که برای پوزیشن لانگ:
امکان استفاده از حسابهای معمولی وجود دارد
محدودیتهای قانونی کمتری اعمال میشود
دسترسی به طیف وسیعتری از ابزارهای معاملاتی
از نظر روانشناسی معاملات، پوزیشن لانگ با ذهنیت طبیعی انسان سازگارتر است. اکثر افراد درک بهتری از خرید یک دارایی و فروش آن در قیمت بالاتر دارند. در مقابل، پوزیشن شورت نیازمند تغییر این ذهنیت طبیعی است و برای برخی معاملهگران میتواند سخت باشد.
در زمینه مدیریت ریسک، هر پوزیشن نیازمند رویکرد متفاوتی است:
در پوزیشن لانگ:
تعیین حد ضرر سادهتر است
محاسبه سود و زیان شفافتر است
نیاز به نظارت کمتر دارد
در پوزیشن شورت:
نیاز به مانیتورینگ مداوم دارد
مدیریت حد ضرر پیچیدهتر است
توجه به هزینههای اضافی ضروری است
یکی از تفاوتهای مهم دیگر مفهوم لانگ و شورت در نحوه تأثیرپذیری از رویدادهای بازار است. پوزیشن لانگ معمولاً از اخبار و رویدادهای مثبت سود میبرد، در حالی که پوزیشن شورت از اخبار و رویدادهای منفی بهره میگیرد.
مدیریت ریسک در معاملات لانگ و شورت
استفاده از حد ضرر (Stop Loss) یکی از اساسیترین ابزارهای مدیریت ریسک است
مدیریت ریسک یکی از مهمترین جنبههای معاملات در بازارهای مالی است، به خصوص زمانی که از مفهوم لانگ و شورت استفاده میکنید. هر یک از این پوزیشنها ریسکهای خاص خود را دارند و نیازمند استراتژیهای مدیریتی خاص خود هستند.
استفاده از حد ضرر (Stop Loss) یکی از اساسیترین ابزارهای مدیریت ریسک است. در پوزیشن لانگ، حد ضرر در قیمتی پایینتر از قیمت خرید تنظیم میشود تا در صورت حرکت نامطلوب بازار، زیان محدود شود. در پوزیشن شورت، حد ضرر در قیمتی بالاتر از قیمت فروش قرار میگیرد. این امر به خصوص در معاملات شورت اهمیت بیشتری دارد، زیرا پتانسیل زیان در این نوع معاملات نامحدود است.
مدیریت مارجین نیز نقش حیاتی در کنترل ریسک دارد. در معاملات با اهرم مالی:
باید همواره سطح مارجین کافی در حساب نگه داشته شود
از اهرم مالی بیش از حد اجتناب شود
به هشدارهای مارجین کال توجه ویژه شود
برای شرایط اضطراری سرمایه کافی در نظر گرفته شود
استراتژی هجینگ (پوشش ریسک) یکی دیگر از روشهای مهم مدیریت ریسک است. برای مثال، اگر در سهام خاصی پوزیشن لانگ دارید، میتوانید با خرید آپشن پوت یا گرفتن پوزیشن شورت در سهام مرتبط، ریسک خود را پوشش دهید. این استراتژی به خصوص در شرایط نوسانی بازار اهمیت پیدا میکند.
در زمینه اندازه پوزیشن مفهوم لانگ و شورت، قانون کلی این است:
هرگز بیش از 1-2% کل سرمایه در یک معامله ریسک نکنید
پوزیشنها را بر اساس حجم معاملات بازار تنظیم کنید
در معاملات پرریسکتر مانند شورت، اندازه پوزیشن کوچکتری انتخاب کنید
تنوعبخشی مناسب در پورتفوی داشته باشید
محدودیتهای قانونی و مقرراتی نیز بخش مهمی از مدیریت ریسک هستند:
در پوزیشن لانگ:
توجه به محدودیتهای معاملاتی در ساعات خاص
رعایت قوانین معاملات روزانه
آگاهی از مقررات مربوط به سهام کمارزش
در پوزیشن شورت:
توجه به قوانین آپتیک (محدودیت فروش استقراضی)
رعایت مقررات مربوط به سهام غیرقابل شورت
آگاهی از محدودیتهای زمانی شورت سل
برای مدیریت ریسک در شرایط خاص بازار، باید به موارد زیر توجه کرد:
شرایط نوسانی شدید:
کاهش اندازه پوزیشنها
افزایش فاصله حد ضرر
استفاده از استراتژیهای هجینگ
رویدادهای مهم اقتصادی:
بستن پوزیشنهای پرریسک قبل از اعلام خبر
کاهش لوریج
آمادگی برای واکنش سریع به تغییرات
شرایط بحرانی بازار:
داشتن برنامه خروج اضطراری
حفظ نقدینگی کافی
تنظیم هشدارهای قیمتی
و در نهایت، داشتن یک برنامه معاملاتی مکتوب که شامل قوانین مدیریت ریسک باشد، ضروری است. این برنامه باید:
حداکثر ریسک مجاز برای هر معامله را مشخص کند
استراتژیهای خروج را تعیین کند
شرایط افزایش یا کاهش اندازه پوزیشن را مشخص کند
روشهای مدیریت استرس در شرایط بحرانی را شامل شود
کلام پایانی
مفهوم لانگ و شورت دو روی یک سکه در دنیای ترید هستند که امکان کسب سود از هر دو جهت حرکت بازار را فراهم میکنند. پوزیشن لانگ برای زمانی مناسب است که انتظار افزایش قیمت را دارید و با ریسک محدود و پتانسیل سود نامحدود همراه است. در مقابل، پوزیشن شورت برای شرایطی مناسب است که پیشبینی کاهش قیمت را دارید، اما با ریسک نامحدود و پتانسیل سود محدود همراه است.
استفاده از حد ضرر، مدیریت صحیح مارجین و توجه به هزینههای معاملاتی از جمله عوامل کلیدی در مفهوم لانگ و شورت هستند.
کدام یک از پوزیشنهای لانگ و شورت ریسک بیشتری دارد؟
پوزیشن شورت به طور ذاتی ریسک بیشتری نسبت به پوزیشن لانگ دارد، زیرا در پوزیشن لانگ حداکثر زیان شما محدود به سرمایه اولیه است، اما در پوزیشن شورت، ریسک زیان نامحدود است. علاوه بر این، پوزیشن شورت با هزینههای اضافی مانند بهره استقراض و کارمزدهای خاص همراه است و در شرایط شورت اسکوئیز میتواند به سرعت منجر به زیانهای هنگفت شود.
آیا میتوان همزمان پوزیشن لانگ و شورت داشت؟
بله، این استراتژی که به هجینگ معروف است، کاملاً امکانپذیر و در برخی شرایط مفید است. معاملهگران میتوانند برای پوشش ریسک یا بهرهبرداری از شرایط خاص بازار، همزمان در یک دارایی پوزیشن لانگ و در دارایی دیگر پوزیشن شورت بگیرند. برای مثال، میتوانید در سهام یک شرکت قوی پوزیشن لانگ و در سهام رقیب ضعیفتر آن پوزیشن شورت بگیرید.
چطور تشخیص دهیم چه زمانی پوزیشن لانگ یا شورت بگیریم؟
انتخاب نوع پوزیشن باید بر اساس تحلیل جامع شرایط بازار، روند کلی قیمتها و عوامل بنیادی صورت گیرد. در بازارهای صعودی و زمانی که شاخصهای تکنیکال و بنیادی مثبت هستند، پوزیشن لانگ مناسبتر است. در مقابل، در بازارهای نزولی و زمانی که عوامل منفی بر بازار حاکم هستند، پوزیشن شورت میتواند گزینه بهتری باشد.