تئوری داو (Dow Theory) چیست و چه تاثیری روی تحلیل بازارهای مالی داشته است؟

تئوری داو چیست؟ اصول تئوری داو

چارلز داو در تحلیل‌های خود به این نتیجه رسید که همه‌ی بازارهای مالی از قوانین کاملاً منظمی پیروی می‌کنند که در نهایت به شش اصل مهم وابسته است. این اصول شامل موارد زیر هستند:

• بازار از عوامل بیرونی تاثیر می‌پذیرد؛
• در بازار سه چرخه روند کلی به جزئی وجود دارد؛
• هر روند کلی در بازار از سه مرحله روند تشکیل می‌شود؛
• نمادها روی هم تاثیر می‌گذارند (همدیگر را تایید یا رد می‌کنند)؛
• حجم‌ها هستند که روندها را ایجاد می‌کنند؛
• تغییر روندها همیشه از طریق سیگنال و پیام‌های برگشتی، تغییر می‌کنند.

در ادامه همه این موارد را به تفصیل شرح خواهیم داد:

بازار از عوامل بیرونی تاثیر می‌پذیرد

یکی از مهم‌ترین اصول تئوری داو این است که بازار همیشه در هر روندی بر اساس یک چرخه تکرارشونده، خود را اصلاح می‌کند. به این رفتار EMH گفته می‌شود که در فارسی آن را بازار کارآمد می‌نامند. طبق این اصل، هرچند که روند بازار بر اساس عوامل خارجی از جمله اخبار، دیتاهای اقتصادی و مسائل ژئوپولیتیکی مشخص می‌شود، اما همیشه قیمت‌های منصفانه وجود دارد. یعنی یک کف و سقف وجود دارد که از نظر روانی و اقتصادی همیشه علیرغم دیتاهای بیرونی بازار به آنها واکنش نشان می‌دهد.

در بازار سه چرخه روند کلی به جزئی وجود دارد

بازار به هر جهتی بخواهد برود، به صورت مستقیم حرکت نمی‌کند، بلکه چرخه ۳ مرحله‌ای دارد که شامل حرکت اصلی، حرکت معکوس بزرگ و حرکت اصلاحی کوتاه مدت است. حرکت اصلی بازار همان‌طور که گفتیم به سه بخش زیر تقسیم می‌شود:

• روند اصلی Major Trend؛
• روند کلی اصلاحی Secondary Trends؛
• روند جزئی اصلاحی Minor Trend.

این اصلاحات هستند که در بازار به وفور رخ می‌دهند.

هر روند کلی در بازار از سه مرحله روند تشکیل می‌شود

طبق نظریه داو، زمانی که یک روند می‌خواهد شروع شود، سه جزء اصلی و مهم دارد:

مرحله اول: شکل گیری روند

جمع‌آوری که در آن اطلاعات و دیتاهای بیرونی ابتدا به بزرگان بازار می‌رسد و روند رفته رفته بر اساس دیتای اقتصادی حرکت خودش را شروع می‌کند.

مرحله دوم: مشارکت عمومی

در مرحله بعدی تریدرها و سرمایه‌گذاران متوسط و خرد که علائم حرکت را در یک جهت می‌بینند، آرام آرام به این روند می‌پیوندند و حرکت روند با سرعت بیشتری شروع می‌شود.

مرحله سوم: ترس یا زیاده روی

در اینجا سنتیمنتال بازار شکل می‌گیرد، یعنی وقتی روند حرکت می‌کند، عموما معامله‌گران خرد فکر می‌کنند که در حال جاماندن از بازار هستند. این افراد با هیجان و در پایان خط روند وارد بازار می‌شوند و بیشترین ضرر ممکن را هم می‌کنند، زیرا بازار روند اصلی خود را به پایان رسانده و در حال بازگشت روند است.

نمادها روی هم تاثیر می‌گذارند (همدیگر را تایید یا رد می‌کنند)

یکی از مهم‌ترین مسائل درباره نظریه داو این است که شاخص‌های مختلف و هم‌راستا روی یکدیگر تاثیر می‌گذارند و یکدیگر را تایید می‌کنند. اگر روند کلی یک بازار پیش رو و مهم صعودی شود، رفته رفته با اختلاف زمانی کمی، باقی شاخص‌ها و نمادهای مرتبط نیز می‌توانند روند صعودی به خود بگیرند. این همبستگی مثبت یکی از اصول تئوری داو است.

برای مثلاً امروزه می‌بینم که اگر DXY که شاخص دلار است، روند صعودی پرقدرتی را ایجاد کند، سایر نمادهای دلار نیز می‌توانند به سمت روند صعودی قوی حرکت کنند.